
سکوتی مرگبار در خیابانهای ایرانِ ۱۲۹۶ پیچیده بود. سایهی قحطی، شانهبهشانهی مرگ، از کوچههای خاکی عبور میکرد. در صفهای طولانی، جایی که امید دیگر مفهومی نداشت، زنانی ایستاده بودند با نوزادانی گرسنه در آغوش، پیرمردانی با دستان لرزان، و کودکانی که چشمانشان بیشتر شبیه بزرگسالان بود تا بازیگوشیهای کودکانه.
در سالهای ۱۲۹۶ تا ۱۲۹۸ هجری شمسی، ایران در دل یکی از هولناکترین فصول تاریخ خود فرو رفت. قحطیای فراگیر، همراه با اشغال نظامی و سوءمدیریت حکومتی، باعث مرگ صدها هزار نفر از جمعیت ایران شد. برخی منابع غربی، شمار جانباختگان را بین یک تا دو میلیون نفر تخمین زدهاند؛ عددی که در آن زمان، حدود یکچهارم جمعیت کشور را تشکیل میداد.
در سایهی جنگ جهانی اول، ایران که اعلام بیطرفی کرده بود، به میدان رقابت نیروهای بیگانه تبدیل شد. ارتش بریتانیا، روسیه تزاری، و سپس عثمانیها، هر کدام بخشی از خاک ایران را اشغال کردند. دولت قاجار، ناتوان و منفعل، نه توان دفاع داشت و نه توان تأمین. ارتش بریتانیا برای پشتیبانی از جبههی خود در بینالنهرین، بسیاری از منابع غذایی و حملونقلی ایران را مصادره کرد. غلههای داخلی را خرید یا ضبط کرد، مسیرهای توزیع غذا را کنترل نمود و حتی در مواردی مانع واردات کمکهای غذایی شد.
در همین حال، بیماریهایی مانند تیفوس، آنفلوآنزا و وبا نیز در میان مردم گرسنه و ضعیف، بهسرعت گسترش یافت و بر عمق فاجعه افزود. آمارهای رسمی وجود ندارد، اما گزارشهای شاهدان عینی و اسناد آرشیوی بریتانیایی و آمریکایی نشان از ابعادی دارد که شاید بتوان آن را “هولوکاست خاموش ایرانی” نامید.
اما چه شد که این فاجعه، بهرغم این حجم از رنج، از حافظهی رسمی حذف شد؟
در خیابانها و کوچهها، مردم برای تکهنانی صف میکشیدند که هرگز به دستشان نمیرسید. شاهدانی چون «سید حسن تقیزاده» و «اردشیر جی» از گورستانهای دستهجمعی در کرمانشاه و همدان و خیابانهای پر از اجساد در تهران و تبریز نوشتهاند. کودکانی که هرگز بزرگ نشدند، و مادرانی که با چشم باز از دنیا رفتند.
با این حال، هیچ یادبودی برای آن نسل وجود ندارد. هیچ خط درسی، هیچ صفحهای از کتابهای تاریخ مدرسه، هیچ نامی از آن قربانیان نمیبرد. گویی خاک تاریخ، این رنج را بلعیده تا مبادا وجدانها بیدار شوند.
این مقاله، فقط یادآوری نیست.
هشداری است برای امروز؛
برای اینکه تاریخ، هرگز دوباره تکرار نشود.
در این سایت، قصد داریم با ارائه مستندات، روایتها، و مقالات تحلیلی، این فاجعه را زنده کنیم، برای آگاهی نسل امروز و آینده.