این سایت از یک درد تاریخی شروع شد…
قحطی بزرگ ۱۲۹۶ تا ۱۲۹۸، یکی از تلخترین و کمتر گفتهشدهترین فصول تاریخ معاصر ایران است.
میلیونها نفر جان باختند، بیآنکه نامی از آنها در حافظهی رسمی کشور بماند.
این سایت، پاسخیست به آن سکوت؛
صدایی برای کسانی که بیصدا رفتند.
روایتی برای نسلی که حق دارد حقیقت را بداند.
ما اینجا هستیم تا نگذاریم آن فاجعه، برای همیشه فراموش شود
قحطی بزرگ ۱۲۹۶ تا ۱۲۹۸، یکی از تلخترین و کمتر گفتهشدهترین فصول تاریخ معاصر ایران است.
میلیونها نفر جان باختند، بیآنکه نامی از آنها در حافظهی رسمی کشور بماند.
این سایت، پاسخیست به آن سکوت؛
صدایی برای کسانی که بیصدا رفتند.
روایتی برای نسلی که حق دارد حقیقت را بداند.
ما اینجا هستیم تا نگذاریم آن فاجعه، برای همیشه فراموش شود

فاجعهای خاموش
گرسنگی که تاریخ آن را سانسور کرد
در میان سایههای تاریخ، فاجعهای خاموش باقی مانده است؛ قحطی ۱۲۹۶ تا ۱۲۹۸، که جان میلیونها ایرانی را گرفت، بیآنکه جهان از آن بداند. «هولوکاست ایرانی» فقط یک فاجعه نیست، سندیست از سکوتهای جهانی، سیاستهای استعماری و حافظهای که بازنویسی نشده. در این سایت، با مقالههای مستند، اسناد تاریخی و تحلیلهایی متفاوت، تکههای این روایت را کنار هم میگذاریم.
هولوکاست ایرانی
روایتی از مرگ، گرسنگی و فراموشی.
اول – فاجعهای خاموش
در سالهای ۱۲۹۶ تا ۱۲۹۸ هجری شمسی، ایران با قحطی و مرگ گستردهای مواجه شد. این دوران همزمان با اشغال نظامی کشور توسط نیروهای انگلیسی، روسی و عثمانی بود که حضور و اقدامات آنها به تشدید بحران انجامید. نبود منابع غذایی، بستهشدن راههای تأمین غذا، و سوءاستفاده از وضعیت موجود، شرایط را بحرانیتر کرد. شهادت شاهدان تاریخی و اسناد موجود نشان میدهد که چگونه مردم در خیابانها از گرسنگی جان میدادند و بیماریهای واگیردار به سرعت گسترش مییافتند.
دوم – چرا به آن “هولوکاست ایرانی” میگویند؟
برخی پژوهشگران این واقعه را به دلیل شباهتهایش به نسلکشیهای تاریخی، “هولوکاست ایرانی” نامیدهاند. این نامگذاری به دلیل مرگ و میر گسترده، نابودی ساختارهای اجتماعی، و تأثیرات عمیق آن بر جامعه ایران است. با این حال، این نامگذاری با اختلافنظرهایی مواجه شده و برخی معتقدند که استفاده از این عنوان نیاز به بررسیهای بیشتری دارد.